همه چي رو به راهه؟

 

.اگه پشت گردنم نفس نکشي همه چي خوب پيش مي ره

،دفعه بعدي که مي خواي سير بخوري

،لطفا بعد از سرقت مون بخور
.خيلي خيلي ممنون

 

.گرفتم

 

بهت چي گفتم؟

بهت چي گفتم؟

بايد مطمئن بشي که اون لعنتي کار مي کنه، باشه؟

 

همدستات کيا هستن؟

.اوه، نمي دونم. نمي دونم

يعني مي خواي بگي که نمي دوني
با کي کار مي کني؟

.نمي دونم

 

چه مدت براي اين سرقت برنامه ريزي کرديد؟

 

.نمي دونم

...تو هموني که مي خواست شش ماه پيش توي رم

مجسمه سالوم رو بدزده؟

 

.نمي دونم

ظاهراً خيلي زياد نمي دوني، درسته؟

 

.نمي دونم. نمي دونم

 

.شايد ترجيح مي دي يه شش ماهي تو زندان آب خنک بخوري

دوست داري؟

 

.نمي دونم

 

.خوب، من دقيقا مي دونم

.يه ذره هم از اونجا خوشت نمي ياد

.شايد ما تاريخ محاکمه ت رو براي مدت نامعلومي عقب بندازيم

نظرت در اين مورد چيه؟

 

من تو ساعت 3 روز جمعه از هر زنداني
.که منو بندازي توش آزاد مي شم

 

و چرا اينطور مي شه؟

چون که من بايد ساعت 4 روز جمعه
.يکي رو ببينم

 

تو حالت خوبه مامان؟

 

مامان؟ حالت خوبه؟

.آره، آره

 

من مرده م؟

.نه مامان، تو نمردي

 

!گندش بزنن

 

.اوه هنري

 

...مي دونم تو بايد
.مي دونم تو بايد بري

 

.راستش، من خيلي بهت افتخار مي کنم پسرم

 

.خيلي دلم برات تنگ مي شه

.مي دونم، مي دونم
.نه، نه، نه

.سيگار کشيدن بسه. بيا

.هنري، اين همه چيزيه که دارم

.اين درست نيست

.صبر کن ببينم

 

چي، چي، چي؟

.نه، نه. مامان

.آره هنري

 

نوشابه تو دوست داري؟

.اره، ممنون

.تو پسر خيلي خوبي هستي هنري

 

.اوه خداي من

.باورم نمي شه که داري از اينجا مي ري

 

.پدرت هم به تو افتخار مي کنه

.زياد در موردش مطمئن نيستم

 

چرا اينو مي گي هنري؟

 

FBI چون که من يه مامور
. هستم و پدرم توي زندان مرد

،درسته، درسته
.اما اون هنوز به تو افتخار مي کنه

ببين، مي دوني که شايد من نتونم باهات
، تماس داشته باشم

مي دوني، شايد...شايد اصلا نتونم در طول اين عمليات
، باهات تماس داشته باشم

اما مي خوام بدوني که من هميشه
.حالم خوبه

 

،ازش مطمئن شو هنري
.چون تو همه دار و ندار مني

 

.بگير

 

.بفرماييد

 

سلام؟

 

مامان؟

 

تو ديگه کي هستي؟

 

.ببخشيد

 

ببخشيد...خانم؟

 

.اوه خداي من

 

!هنري

 

مامان؟

.آروم راه برو
.اينجا خيلي ليزه

مي دونم، اما کي يه استخر توي خونه درست کردي؟

اوه، هنري، من تو بازار بورس غوغا
.کردم. جدي مي گم

باورت نمي شه که چقدر
.پول در آوردم

اوه، سهام هاي من همينطور منشعب و
.منشعب و منشعب مي شه

.عاليه
.آره، عاليه

 

.هي گوش کن. خيلي خوب، خيلي خوب

،بيا. مي دوني چيه
،اينو بگير، باشه

.و خودتو بپوشون

 

،اوه هنري، تو رو خدا
.من نمي خوام چيزي رو بپوشونم

.اين لباسام خيلي گرونند

.خيلي چيزا هست که بايد بهت بگم

آره؟ -
.آره -

.خوب، يواش يواش بگو

.خيلي خوب. خيلي خوب

خوب من از تو توي فرودگاه جدا شدم
.و رفتم يه فنجون قهوه بخورم

توش چي بود؟

 

،خوب، راستش، پر از شکر بود
.اما اين مهم نيست

.يه يارو يه سکه ربع انداخت توي فنجونم
.بايد لباي اون مرد رو مي بوسيدم

.اوه مامان -
.آره -

.اون زندگي منو نجات داد
.من يه زن خيلي خپل بودم

بعدش به خودم گفتم، "مارتي، تو بايد در خودت
".يه کم تغيير ايجاد کني

 

مارتي کيه؟

.من ديگه اسمم مارتا نيست

 

.خيلي خوب

خوب مامان، منم برات يه سورپرايز دارم

آره

 

.من نامزد کردم

 

تو نامزد کردي؟

 

من با يه زن فوق العاده به اسم اميلي
نامزد کردم

، که اونم توي دفتر خونه کار مي کنه

.و امروز عصر با هواپيما مي ياد اينجا

!اوه، هنري! اوه خداي من

 

مامان؟

 

.اين اميليه

!اوه، اميلي

 

.اوه، خانم دوراند

.اوه، مارتي

.اوه، من يه دختر دارم

 

.هنري

.اوه، اون خيلي دوست داشتنيه

.خدايا، بوهاي خوب خوب مي ياد

آره، من دارم خوراک بوقلمون مورد علاقه
.هنري رو مي پزم

،انتظار يه غذاي اعيوني رو نداشته باشيد
.چون خيلي روش وقت نذاشتم

.اوه ، نه، من مطمئنم اون عاليه

.من زياد به غذا اهميت نمي دم

.فقط خيلي خوشحالم که همه در کنار هم هستيم

.مي دوني، هنري درباره شما خيلي با من حرف زده بود

.در واقع، شما هموني هستيد که هنري مي گفت

يه کم نگران بودم که چطور به نظر مي رسه
.اما الان مي بينم که چرا

خوب، اميدوارم که سير دوست داشته باشيد
...چون که من اين

،پيش غذا ها رو درست کردم

و توش پر از سس سير قرمز تنده

 

.عاليه
.بايد امتحان کني

خوب، من اينو از آشپز ايتاليايي که دوستم
.بود ياد گرفتم

 

تو...تو دوست پسر داري؟

.دوست پسر؟ نه

لعنتي، نه. هيچوقت اين اشتباه رو که
.با پدرت کردم رو تکرار نمي کنم

.خيلي خوب، خوبه -
.من چند تا دوست پسر دارم -

 

.خيلي صميمانه س، مارتي

 

تو حالت خوبه؟

اوه، آره. من خوبم

FBI خوب اميلي، توي
چيکار مي کني؟

تو هم مثل هنري يه مامور منطقه اي هستي؟

،آره، منم توي منطقه کار مي کنم
.اما بيشتر تو کار چهره نگاري روانشناختي هستم

،خوبه ، خوبه
.مثل کلاري استارلينگ

.خوب، نه اونقدر مهيج، ولي آره

.مامان، تو خيلي کم غذا خوردي

،خوب من نمي خوام بي ادبي کنم

.اما يه کاري هست که بعداً بايد انجامش بدم

.يه چند تا کار هست که بايد بهشون برسم

بعد از شام؟

.آره، اما من مي تونم برنامه م رو تغيير بدم

.نه، شوخي نکن
.برنامه ت رو به خاطر ما تغيير نده

مي خواي کجا بري
.ساعت 9 شبه

،خوب، من ساعت ده و نيم قرار دارم

،اما هنري نگران نباش...بعد از ساعت 12
.من يه کدو تنبل نمي شم

 

.خوب، درباره دوست پسرات برامون بگو

خيلي خوب. باشه
خوب، از کجا شروع کنم؟

.خوب، انريکو هست که آشپزه

،اون قابل ستايش بود
.اون نمي خواست که من برم

...اون شب که مي شد

بيرون روي چمن ها مي نشست و مثل
.بچه مي زد زير گريه

.خيلي غم انگيز بود

.ناراحت کننده

 

درسته؟

.نذار دلم براش تنگ بشه

 

.اميلي مي دونه من منظورم چيه

 

...بهر حال زمان زيادي طول کشيد تا متوجه شدم

.که در درونم گمشده اي دارم

 

گمشده از داخل خونه؟ -
.نه هنري -

.گمشده اينجا. روحي

 

،پس تلاشم رو براي روشن فکري شروع کردم

،آرامش دروني، مسرت دروني

...آدمي که زنده زنده دفن شده بود

...توي درياي نيکوتين و بسته هاي کيک

.اره. خيلي عاليه

 

.آره. آره

 

خوب چي کار کردي؟

.رفتم هند

 

تو رفتي هند؟

آره

.تو قبلانا پاتو از خونه بيرون نمي ذاشتي

،بعدش رفتم تبت و دين بودايي ياد گرفتم

،بعدش قرآن خوندم
.و کابالا

.و بعدش فهميدم

 

چي؟

،که دنيا يه ساختار حقيقت جو داره

و بنابراين مهم نيست که علمت مذهبت باشه

،يا مذهبت علمت باشه
.چون همه ما در جستجوي مقصود هستيم

.ما همه به دنبال دليل براي بودن مون هستيم

 

. خيلي قشنگه

و دليلي که ما اينجا هستيم اينه که...؟

 

،که خوش بگذرونيم

.چون که زمان خيلي تند مي گذره

 

!مارتي

.خوب، فهميدم چي شد

 

هي عزيرم، مي شه در رو باز کني؟

 

.آره، آره. دارم مي يام

 

مي تونم کمکتون کنم؟

 

.آره مردک، من اومدم دنبال مارتي

 

مردک؟

 

چي؟

.نه، نه، نه

 

".تو گقتي "مردک

 

.اره

 

.هي مامان، يه بچه کوچولو اينجاست
.اون همين الان بهم گفت مردک

...تو مي خواي که من -
!اون اديه -

.من مي تونم همين بيرون وايسم

...خوب، مي شه لطفا بهم بگم که اين ادي اينجاست

...که پول روزنامه رو بگيره

يا مي خواد يه اشتراک مجله به من بفروشه؟

اون کجاست؟ -
.اون جلوي دره -

 

.اين بي ادبيه هنري

 

.ادي سلام -
.سلام -

.هي، متاسفم
.پسرم نمي دونست که تو کي هستي

اوه، اشکال نداره

تو که نمي توني درباره اينکه کي رو توي
خونه راه بدي خيلي نگران باشي، درسته؟

.آره، مردک

.اوه، دستکش هام
.الان بر مي گردم

 

خوب، برگشتي پيش مامان، ها؟

 

آره

 

تو يه مشت عمليات سري شرکت داشتي يا يه همچين چيزي، درسته؟

.آره

 

ميشه درباره ش باهام صحبت کني؟

.اگه بگم که ديگه سري نيست

 

.آره

.عاليه

 

تا حالا کسي رو هم کشتي؟ -
.نه هنوز -

.خيلي خوب. پيداشون کردم

.شب بخير هنري

.خداحافظ مامان

اون چيه ادي؟

.اون غول منه عزيزم

.غول امشب

 

.تو مي شناسيش

.خيلي خوب کاري کردي که غول رو آوردي ادي

.تو شايسته بهترين هستي عزيزم

 

!منتظر من نباش هنري

 

صداي موتور هارلي نبود؟

 

يه چيزي مثل اون هر سي ثانيه يه بار از
.جلوي خونه رد مي شه هنري

.بيا تو تخت خواب

.اون خودش مي تونه از خودش مراقبت کنه -
!مارتي -

.اون زن بالغيه -
!مارتي -

.اون کار خيلي بزرگي انجام داد که تو رو بزرگ کرد -
!دوستت دارم -

 

.صبر کن ببينم

 

چيه عزيزم؟ -
.هيچي. برگرد به تخت خواب -

.هيچ زني قبل از اين يه همچين احساسي رو در من ايجاد نکرده بود

.اوه، داري شوخي مي کني

!و من مي دونم که تو هم منو مي خواي

جيميني کريکت، جدي عزيزم؟

!مي دونم
.من مي تونم اونو تو استخونام حس کنم

اين يارو داره چيکار مي کنه؟

،من مي خوام باهات عشق بازي کنم

...و مي خوام که اينکارو

 

!همين حالا بکنم

 

چي خنده داره؟

.مادرت توي تخت بايد خيلي باحال باشه

!اميلي

چيه؟ اذيتت مي کنه؟ -
.آره. درسته. اذيتم مي کنه -

.ما موجودات سکسي هستيم، هنري

.چشم پوشي از اون مي تونه ما رو به دردسر بندازه

 

!الان به پليس زنگ مي زنم

 

!مارتي

مي شه تفنگمو بياري؟

.اوه، خدايا، ولش کن

.زود باش
.ولش کن به حال خودش هنري

 

.زود باش. بيا تو تخت

.بيا ديوونگي کنيم

تو مي خواي...تو مي خواي وقتي که اين ديوونه
بيرونه ، اينجا ديوونگي کني؟

.آره

 

.خودم برش مي دارم

 

اگه ما يه روز از هم جدا شديم يه همچين کاري رو براي من مي کني؟

چيکار کنم؟ سوار يه ماشين گرون بشم و
مست کنم و بيام جلوي خونه ت؟

.نه. لعنت به اون هنري
.فقط بيا توي تخت

.ما هفته هاست که همديگه رو نديديم

صبر کن، تو چرا همچين حرفي رو مي زني؟

اصلا چرا درباره جدا شدن فکر مي کني؟

.ما تازه نامزد کرديم

 

،يه کم باهام همدردي کن
اميلي، باشه؟

،من اينجا نشستم
، اولين شبمه که برگشتم خونه

يه آشپز ايتاليايي مست جلوي خونه ايستاده و
...داره براي مادرم ترانه عاشقونه مي خونه

...که اصلا اينجا نيست
مادرم کجاست؟

.با يه بچه جوون و غولش رفته بيرون خوش بگذرونه

 

.حداقل يکي هست

 

.سلام انريکو
من هنري ام

...من مارتا

 

.پسر مارتي هستم

.مي خوام يه خورده اينجا وايسم

 

FBI همون يکي که توي
.کار مي کنه

 

.آره همون يکي هستم

 

.به مادرت بگو که من نمي تونم بدون اون زندگي کنم

.آره، مطمئنم که خودش پيغامت رو گرفته

 

.ممنون

 

.اگه بياي به رستورانم، ازت پذيرايي مي کنم
.خيلي خوب

.من جوجه کانگ پائو رو خيلي عالي درست مي کنم
.خوشت مي ياد

.الان ماشينو تکون مي دم

.بهتره که بري

 

.نه. ممنون

 

،مادرت مثل يه ميمون پوزه درازه
.بذار بهت بگم

 

آره؟

.ديوونه س

 

تو رو بيدارت کرديم؟

.آره

 

.متاسفم که اينو مي شنوم

 

مي خوام برگردم اون بالا

 

.سلام. صبح بخير عزيزم

.صبح بخير مامان
ادي کجاست؟

.اوه، اون بايد صبح زود مي رفت

.امتحان نهايي داشت

 

.خوب، بذار اميدوار باشيم که ادي کوچولومون نمره "اي" مي گيره

 

انگور مي خوري؟

.نه. ممنون

 

مشکلي پيش اومده؟

 

...خيلي خوب، ببين، مامان

 

...من درباره اين موضوع خيلي فکر کردم و

 

،من خوشحالم که تو زندگي تو تغيير دادي

،مي دوني، که تبديل به اين شدي

،جرات مي خواد که بگم
.زن واقعا جذابي شدي

فکر نمي کني که يه کم بايد سرعتو يواش کني؟

 

.خوب عزيزم، من ديگه تو دوره بيست سالگيم نيستم

ميشه شير رو بهم بدي؟

،درسته، آره
.نه، متوجه ميشم

فقط...مي ميري اگه با يکي هم سن خودت دوست بشي؟

 

.هنري، گوش کن
.قضيه من با ادي جدي نيست

...ما فقط، مي دوني

.ما فقط يه خورده با هم خوش مي گذرونيم

 

مي دوني که منظورم چيه؟

.مي دوني، من فکر مي کنم که تو روي اميلي خيلي حساب کردي

.مي دونم

 

،اميدوارم بدوني که چقدر خوش شانسيد

...چون که من هيچوقت اون چيزي که شما دوتا داريد رو پيدا نکردم

،و فکر نمي کنم که تو بايد اينو فرض مسلم بدوني

.حتي براي يه لحظه

 

.اينکارو نمي کنم

 

.من شنيدم که تو و مادرت امروز صبح داشتين صحبت مي کردين

 

.اون به نظر احساس تنهايي مي کنه

تنها؟ به نظر مي ياد که اون با نصف آدماي شيريوپورت
.دوست صميميه

.فکر کنم که بايد براش يه آدم خوب پيدا کنيم

.ما دلالي نمي کنيم
.اين کاريه که پيرزن ها مي کنن

.ببين، يکي مثل اون مثلا. نگاش کن

.احتمالا داره يه اسباب بازي براي بچه هاش مي خره. اون بامزه س

از کجا مي دوني که اين شيوه اون نيست که
بچه کوچولوها رو از توي پارک بدزده؟

 

.اوه خداي من. اوه

سلام مامان. خوش مي گذره؟

 

!احساس مي کنم که توي خلسه هستم

 

.بايد وانمود کنم که صداشو نشنيدم

هي مامان. مي شه بريم؟

داري باعث خجالتم مي شي؟ -
چي؟-

مي شه بريم؟
.داري خجالتم مي دي

.من مي تونم فقط همين يه لطف رو در حقت بکنم پسر

.نمي خواد مجبورم کني

 

.يا عيسي مسيح
مامان تو حالت خوبه؟

اين ديگه چي بود؟ مامان؟ -
مارتي؟ مارتي؟ -

.تقصير من بود
.داشتم کار بيهوده مي کردم

.خيلي خيلي متاسفم

 

.سلام

.سلام. من واقعا متاسفم

واسه بازي کردن با اسباب بازي يه خورده سنت زياد نيست؟

.امکان داشت اونو بکشي

.آره، مي تونست...خيلي بد بشه

.چيزي نيست

.هيچي

.مامان، ممکن بود آسيب ببيني -
.هنري، هيچي نيست -

!يعني چي هيچي نيست

.اون گفت هيچي نيست -

.خيلي خوب. بيا اينجا

 

...اون يه جزيره کوچيکه که تو کاراييب شرقيه

.اسمش آنتيگاست

.فکر کنم منظورت آنتيگوئا باشه

.نه.نه.نه. آنتيگا

.آنتيگوئا يه تله س براي توريست ها

...نه، من همه صبح رو در اين

تاقنماي زيبا که اسمش هالف مون باي هست ، مي گذرونم

 

،يه صخره اونجاست که اونو از درياي کارائيب جدا مي کنه

...و تو فقط اونجا وايميسي و شکستن موج ها رو نگاه مي کني

.در حالي که آفتاب داره از پشتشون طلوع مي کنه

 

.اونجا خارق العاده ترين جاي دنياس

 

.عالي به نظر مي رسه

،درسته ولي بايد بگيم
.واقعا درد آوره

...مي دوني، تقريبا يه قرن پيش طوفان اون جزيره رو نابود

.و شهر رو زير آب مدفون کرد

تو هنوز مي توني بالاي ساختمون ها رو از روي
.اون تاق نما ببيني

 

...شب که مي شه، محلي هاي اونجا جشن مي گيرند

،ضيافتي که براي بخشندگي درياست

...و اونا آهنگاي محلي مي خونن

.زير آسموني که قسم مي خورم مي توني يه ميليارد ستاره ببيني

 

.شايد رومانتيک ترين جاي دنيا باشه

 

.ببخشيد

 

،اشکال نداره. تو بيشتر فرهنگ ها
.اين به معني تعريف کردن از چيزيه

 

مي بيني؟ -
.ببخشيد، حسابتون -

.اوه، بله -
.نه، نه، نه -

.خواهش مي کنم. خواهش مي کنم

 

...بفرماييد. خوب

.هميشه عاليه که دوستاي جديد پيدا کني

...گوش کنيد رفقا، اگه امروز عصر کاري نداريد

 

.دوست دارم که همه تون يه چيزي رو با من تجربه کنيد

 

...نه، فکر کنم يه کم سرمون شلوغه آقاي

.اوه، خواهش مي کنم. خواهش مي کنم
.منو تامي صدا کنيد

،خيلي خوب ، تامي
.فکر کنم ما...ما سرمون شلوغه

 

.يا...يا...يا نه

 

.خوبه

 

.خيلي خوب. ايناهاش

 

،اين مجسمه در واقع داره تو کل دنيا مي چرخه

.و تازگيا هم کشف شده

اين يکي از قيمتي ترين و زيباترين
...تنديس هايي که

.به دست يه انسان هنرمند ساخته شده

 

...اونطور که خيلي از کارشناسان هنري اعتقاد دارن

.اين مجسمه مادر بريني و برادر کوچيکشه

.درسته. درسته
.خيلي قشنگه

 

اينطور نيست؟
.بذار يه چيزي بهت نشون بدم

 

.مي بيني، اين...همش متوازنه

.متوازن

اون دوتا خيلي شبيه هم هستن، اينطور نيست؟

.آره

.حداقل اين يکي به سن راي رسيده

 

.زيباست

چي؟

 

.اونا دستگاه هاي ليرزي رديابي هستن

...اين مجسمه براي سال هاي زيادي هدف اصلي

.دزدهاي هنري بوده

در واقع در سه سال گذشته، دو بار سعي
.شده که اون رو بدزدند

 

...تامي. خوب، اين
.اينجا خيلي عالي بوده

.و دليلي وجود نداره که بخواد تموم بشه

...دوستان، گوش کنيد، من يه رستوران آلبانيايي فوق العاده رو مي شناسم

.که سال هاست که مي رم اونجا

.آره، اما ما همين الان غذا خورديم

.نه، نه، البته
.منظورم يه وقتي تو آخر همين هفته بود

شنبه شب چطوره؟

 

مارتي؟ هنري؟ اميلي؟

.شما مهمون هاي من خواهيد بود

.آره

 

.مارتي، اين گل ها براي شماست

.من برات گل آوردم

.من برات...اينا براي توئه
.من برات رزهاي قرمز آوردم

.البته در مقابل زيبايي تو اينا هيچي نيستند

.درست سر وقت

مي تونم يه اظهار نظري بکنم؟

.به شرطي که بتونم به انريکو شليک کنم

 

،خيلي خوب، براي مدت زيادي
، اونطور که خودت بهم گفتي

.تو و مادرت در کنار هم بودين

.آره

...و تو مادرتو خيلي دوست داشتي

.چون پدرت اونو ترک کرده بود

.آره

.و بعدش تو مثل يه جانشين شوهر شدي

 

.خيلي خوب

...خوب، من داشتم فکر مي کردم که شايد

.يه خرده با مادرت زيادي رابطه داري

!اوه، منزجر کننده س

.منظورم رابطه سکسي نبود

.خوبه. اميدوارم همينطور باشه

...اگر چه

 

ترکيب هاي سکسي زيادي در روابط
.مادر و پسر وجود داره

.اوه، خدايا

 

.باشه. فراموشش کن

 

وقتي با هم سکس داريم به مادرت فکر مي کني؟

!اوه، خدايا

 

.اين فقط يه سواله

.خوب، بذار جوابتو بدم
.نه، نه، فکر نمي کنم

،خدا رو شکر که فکر نمي کنم
اما مي دوني چيه؟

اما حالا نمي دونم که چيکار کنم
.که درباره اون فکر نکنم

.خيلي ممنون
.شب بخير

!مارتي
داري به چي فکر مي کني؟

گرفتي خوابيدي؟

 

مارتي دوراند؟

.منم

مي شه اين پايينو امضا کنيد لطفا؟

 

.واقعا دوست داشتني اند

.آره درسته
.زود باش. بايد بريم

".تا هفته آينده. تامي"

مي دوني. من از اين يارو تامي خوشم مي ياد
.ازش خوشم مي ياد مارتي

.خيلي خوب، زود باش. بزن بريم -
.خيلي خوب. خيلي خوب -

.خداحافظ -
.خداحافظ مامان -

.خداحافظ

.خداحافظ

 

.مامانت ديگه دختر بالغيه
.بايد بذاريش زندگي شو کنه

.آره -
.هنري -

.آره، آره. نه، نه، نه
.صداتو مي شنوم. صداتو مي شنوم

.اين فقط شانس منه که با يه روانکاو زدواج کردم

.دوستت دارم -
.من دوستت دارم -

.بعدا مي بينمت

 

.دير کردي -
.آره، شوخي نکن -

.جلسه توجيهي داريم -
کي؟ -

.همين حالا -
.اوه، خدايا -

 

درباره مجسمه بريني که اينجا
:توي شهرمونه

...ديشب، اينترپول بهمون خبر داد که

...دلايلي دارند که

... همون گروه دزدهاي هنري ماهري و خبره اي که

...مي خواستند مجسمه رو توي پاريس بدزدند

دارن تلاش مي کنن که شانسشون رو
.براي دزديدن مجسمه ، اينجا توي شريوپورت هم امتحان کنن

.ما بايد بپذيريم

...اينترپل اعتقاد داره که سه تا درگير اينکار هستند

،يکي فرانسويه، يکي يونانيه
.اون يکي هم معلوم نيست کجاييه

 

،نيکو اونگلاتوز يه مجرمه

.خطرناک ترين مجرمه

...مي گن که اون تو رم و پاريس بوده

.در مواقعي که مي خواسته سرقت صورت بگيره

...از روي شواهد مي دونيم که

.اون حالا اينجاست تو آمريکا

 

.ژان ايوس تاتو يه مجرم ديگه س

مي گن که اون در جريان دزدي بانک تو سال 2001
.توي پاريس نقش داشته

.جايي که شش ميليون دلار ربوده شد

،اما مرد سوم خيلي شناخته شده نيست

.اما گفته شده که سر دسته س

!اوه، لعنت

 

.نمي خواد پاشي. نمي خواد پاشي

واگنر ، مامور ويژه همه چيزو
.بهم گفت

تو مطمئني که اون همون مرديه که تو توي پوشه ت داري؟

 

اين خانمه که کنارت ايستاده مادرته؟

.بله، قربان

 

.زن خوشگليه

 

.واقعا زن خوشگليه

 

هي آلکس، اون يه دلبره، مگه نه؟

.اون خوشگله

 

.مثل ماهه
.خوشم اومد

 

ببين، چند وقته که مادرت با اين يارو مي گرده؟

.خوب، مثل خودمه

مثل خودت؟

...خوب ما
...ما نبوديم

،اون روزي که مادرم با اون بود

...و منم بودم
.همه مون با هم همديگه رو ديديم

 

.بايد کل جاهايي رو که رفتين رو بهم بگي

 

.ما رفتيم موزه -
چي؟ -

.که مجسمه رو نگاه کنيم

 

و؟ -
...خوب، و -

.مجسمه رو نگاه کرديم

،اون حرف مي زد و حرف مي زد
، اما من اصلا علاقه مند به اين چيزا نيستم

.پس درست گوش نکردم که چي داشت مي گفت

مي دونه که تو يه ماموري؟

.فکر نمي کنم -
.خوبه -

.بذار تا اونجا که مي تونيم طولش بديم

ازت مي خوام که مادرتو تشويق کني که ديدن
.اين يارو رو ادامه بده

گزينه اي وجود نداره

 

...اوه، و يه چيز ديگه

،اين قضيه رو با هيچ کس درميون نذار

.حتي نامزدت

 

.تامي

سلام. چطوري هاويي؟

.هنري -
.هنري. هنري -

 

.خوشحالم که تونستي بياي-
.ممنون -

 

.اين...اين قشنگه، رفيق

 

مي دوني کي اين خونه ساخته شده؟

.نه

 

اوه، تو پيانو مي زني؟

.نه

 

طبل مي زني؟ -
.نه -

 

.درست

 

.سلام -
اوه، اميلي، حالت چطوره؟ -

 

.سلام تامي
.خيلي خوبه که تو رو مي بينم

.ممنون، منم همين طور

.منم همين طور -
.خوبه -

 

.فوق العاده س

.مي دونم! مي دونم
.فقط باورم نمي شه

 

.سلام

 

.خوشوقتم از ديدنت

.منم همين طور. منم همين طور

.اينو به خاطر اين مي گم چون من قبلنا خيلي چاق بودم

 

.چاق

.گنده بودم

.باورش سخته

دوست داري يه چند تا عکس ببيني؟

تامي، مي شه به يه نوشيدني دعوتت کنم؟

.حتما، بله -
عاليه، چي دوست داري؟ -

.مشروب اسکاتلندي

 

...اوه، سنگين يا سبک يا

.اوه، سبک، آره

 

عزيزم، تو هاينيکن مي خوري؟

.عاليه، ممنون

 

،مي خواي منو مست کني هنري

که بهت راز هامو بگم؟

 

.شوخي کردم. شوخي کردم
.فقط نمي خوام يه گوشه اي مست بيفتم

.اوه نگران نباش
.ما جريمه ت نمي کنيم

جدي؟ چرا اينطوريه؟

...مي خوام يه "به سلامتي" بگم

210.

.اوه خداي من

.به افتخار دوستان جديد...

.آره، براي دوستاي جديد

.بفرماييد. باشه -
.براي دوستاي جديد -

چطوري مي تونم برگ جريمه بديم؟

.اوه، اون داره شوخي مي کنه -
.نه، من شوخي نمي کنم -

.باشه -
.ما براي اف بي آي کار مي کنيم -

 

.ببخشيد. عذر مي خوام

...رفت توي -
تو حالت خوبه؟ -

.آره. ببخشيد. خوبم
.اون...اون خوبه

.آره. ما مامور منطقه اي هستيم
.اينطوري بود که با هم آشنا شديم

عالي نيست؟

...آره، هر دو تا

هنري و اميلي تازه از يه ماموريت
.مخفي برگشتند

 

.خوب، اين...اين عاليه

.به نظر خطرناک مي ياد

.خوب...اينطور نبود
.من 185 کيلو بودم

185.

.من فقط دنبال يه برنامه پول شويي بودم

خوب پس تو حسابداري دادگاهي رو انجام دادي؟

.آره

.من خيلي تحت تاثير قرار گرفتم
.به نظر مي رسه که يه چيزايي درباره اف بي آي مي دوني

.آره، آره. مي دونم. مي دونم

خوب، خيلي خوب، ميشه بريم؟

.صبر کن تامي
.تامي، يکي ديگه

170.

.بهتر شدي. بهتر شدي
.اره -

.پايه بزرگي بود برام...170

.بزن بريم هاويي

.هنري -
.آره...هنري -

- 210.
فوق العاده س ، درسته؟ -

خوب 250 کيلو بودم ، بعد شدم 170
. و دوباره شدم 230 کيلو

.خيلي جالبه

داري مي ياي؟ -
.دارم مي يام -

 

رستوران کجاست؟

.درست همين جا
.يالا رفقا

 

بهم اعتماد کنيد لطفا. کسي مي خواد بره
.به دلمونيکو

 

.درسته فرمانده -
.اونجا که نور مي ياد -

اون کالسکه سبز رو مي بيني؟ -

 

.ممنون -
.خارق العاده س -

خيلي خوب، پس منو کجاست؟ -
.اوه، منويي وجود نداره -

.ويکتور الان غذا رو از آشپزخونه مي ياره

.دوست دارم

چه نوع غذايي؟

.خوب، من عموما نمي پرسم

.اين خشمزه ترين چيزيه که تا حالا تو عمرتون خوردين

بهت خوش مي گذره؟ -
من دارن منفجر مي شم تامي -

 

گوش کن، من و مامانم از نيويورک
، به اينجا مهاجرت کرديم

.و هر جانور کيسه داري رو نمي خوريم

خوب تو مطمئني که اينجا يه رستورانه؟

منظورت اينه که اينجا غذا صرف مي شه؟

آره، اما شک دارم که تا حالا مامور بهداشت
.اينجا بوده باشه

 

براي گذران زندگيت چيکار مي کني، تامي؟

 

.من يه مشاور تجاري بين المللي هستم

هنري، ميشه يه لطفي بکني، لطفا؟

 

مي دوني، من حدس مي زنم که

نصف مشتري هايي که اينجا هستند
.شايد يه کم مشکوک باشند

اينطور فکر مي کني؟ -
.آره -

.شايد بهتره که شغلتو زير سوال ببريم

مي خوام مطمئن بشم موقعي که
...سوسيس تمساح رو برامون مي يارن

،چيزي باشه که همه مون بخوايم
مي دوني منظورم چيه؟

.سوسيس تمساح -
.آره -

.به اين مي گن مهتاب آلبانيايي

.بريم. خيلي خوب

،توي حموم خونه درستش کردم
.توي وان

.توي وان خونه تون؟ ممنون

.فکر مي کردم که آب باشه

.اوه، نه، نه
.بايد زياد ازش نخوري

.اوه، باشه. پرشون کن

.شوخي نمي کنم
.اين ماده باعث مي شه که کاراي احمقانه بکني

!دو برابر برام بريز

 

...باشه، پس

 

يعني چي؟ -
.چيزيه که باهاش در گاراژ رو باز مي کني -

 

!فنجون ها رو پرت نکنيد

.رفقا، شما آدماي خوبي هستين

...خوشحالم که همديگه رو ديديم

 

.مخصوصاً تو، مارتي

 

...نمي خوام خيلي زياد پيش برم، اما

 

.حس مي کنم که سال هاست تو رو مي شناسم

 

اين چيز خوبيه؟

.آره

 

.بعضي از آدما رو همين که مي شناسي بهشون اعتماد مي کني

.اوه، اين خيلي عاليه تامي

 

...چشمات

.چشمات دروغ نمي گن. درسته

 

.زندگي ارزش دروغ دادن رو نداره

 

.فکر کنم گوشيت داره زنگ مي خوره

 

...مي دوني، خنده داره

 

.صداشو نمي شنوم

 

خيلي خوب. اما شايد بهتره که جواب بدي
.شايد يکي کار مهمي داشته باشه

 

،هر کسي که هستي
.اصلاً زمان خوبي براي صحبت کردن نيست

اون آدما که باهات اند، کي هستند؟

.خوب، الان يه خورده سرم شلوغه

تو کجايي؟

.سعي کن به سمت راستت نگاه کني

 

تلفن مهمي بود؟

.الان بر مي گردم
.مي رم دشتشويي

.اوه، منم بايد برم دستشويي

 

.اوه، سلام

 

تو يه دکتر پولداري؟

 

.نه

.اشکال نداره

.برو بريم

 

.خيلي خوب -
.به سلامتي -

دستشويي؟ آبريزگاه؟

.دستشويي

.هنري، راحت باش. راحت

مي خواي با من بياي دستشويي؟

.دستشويي. دستشويي

دستشويي. توالت؟ -
.اون بايد بره دستشويي. ببخشيد -

.من واقعاً متاسفم

 

دستشويي به زبان آلبانيايي چي مي شه؟

اون زنه کيه؟

.يه دوست

.اون خيلي خوشگله

.آره، همينطوره

.همچنين به نظر مي رسه که اون عاشقت شده

اينطور فکر مي کني؟
.جالبه

 

.سلام -
.سلام -

از دوستات هستن؟ -
.آره، آره -

،جيان هيوز و نيکو
.ايشون هنري هستند

 

دستشويي؟

.آره، اونجا -
.خيلي خوب -

سر ميز مي بينمت -
.آره -

 

.برو بريم

بايد بريم

 

.من اون پول رو لازم دارم

 

.اشکال نداره عزيزم
.اشکال نداره

 

...خوب

 

.مارتي، درباره زندگي ت برام بگو

 

...خوب، من در واقع سه تا زندگي داشتم

.اوليش با شوهرم بود

.ما توي دبيرستان با هم آشنا شديم
.من وقتي 17 سالم بود باردار شدم

.يکي ديگه ش با هنري

.و حالا اين يکي زندگي رو دارم

 

تو چي؟

 

...من. خوب، من اميدوارم که به زودي و هر چه زودتر

.بازنشسته بشم ، استراحت کنم

 

.من بايد مسافرت هاي زيادي رو انجام بدم

...هتل ها و -
.براي کارت -

.آره، آره
،من دارم روي آخرين معامله ام کار مي کنم

.و بعد از اون فکر مي کنم که کنار بکشم

!بله، بله

.اگه مي خواي کنار بکش
.زندگي تو تکون بده

من اعتقاد دارم که ما بايد فقط کارايي رو بکنيم
.که ما رو خوشحال کنه

...خوشبختانه، ما همه کارهايي رو که

.توي روياهامون داشتيم رو انجام داديم

 

.خوب، فکر کنم که زمان اونه که يه خورده بيشتر اين کارها انجام بديم

 

،تو مي دوني که اين چه مهلت بزرگي براي ماست

، و براي شغلت
در واقع؟

 

قربان، فقط اين مظنون چقدر خطرناکه؟

،چون به نظر مي رسه که مادرم از اون خوشش مي ياد

، و رک و پوست کنده بگم قربان
.من مادرم رو دوست دارم

 

.مادرت نمي تونه تو شرايط بهتري باشه

...از اون مراقبت 24 ساعته مي شه

.و اگه مشکلي پيش بياد ازش محافظت مي شه

 

خوب، چطور براي شغلم خوبه، قربان؟

.تو سر دسته يه گروه عملياتي مي شي، سرکار دوراند

.تو پنج تا مامور زير دستت داري

.خوب، نه، نه
.قربان، من نمي تونم يه گروه عملياتي رو رهبري کنم

من نمي تونم مسئول گذاشتن ميکروفن مخفي
...براي مادر خودم باشم وقتي که

 

،همونطور که گفتم
.مادرم واقعا از اين يارو خوشش مي ياد

 

.اوه، خداي من

.مي دوني، من احساساتت رو مورد توجه قرار ندادم

منظورم اينه که آخرين کاري که شايد انجام بدم
...اينه که

.يکي از مامورهام رو ناراحت کنم

.خوب، ممنون قربان -
...مي دوني -

ما يه پاسگاه دوست داشتني کوچولو
.تو شمال آکوريج تو آلاسکا داريم

،حالا، نمي دونم
،اما شايد، فقط شايد

شايد اونجا برات يه خورده راحت تر باشه، ها؟

 

،خيلي خوب، وقتي کارمون اينجا تموم شد

کارمون رو توي حموم و
.اتاق خواب شروع مي کنيم

.اتاق خواب -
.من تو کشويي که توش لباس زيره ميکروفن مي ذارم -

!اوه، اين مي تونه عالي باشه

 

مي شه اون ميکروفن رو يه خورده بياري سمت راست؟

.عاليه

.هي، فلدر، بس کن
.ما به اين احتياجي نداريم

 

.يا مسيح. هنري. بس کن
.اينجا حرفاي زيادي زده مي شه

،اينجا جاييه که هميشه چيزاي خوبي اتفاق مي افته

.درست وسط يه نزديکي جنسي

".ما سه شنبه شب مي ريم اونجا دزدي"

!ما داريم درباره مادرم حرف مي زنيم

...ببين، ما بايد بتونيم

.هر گونه تماس تلفني از اين محل رو زير نظر بگيريم

هرگونه تماسي که به اين اتاق خواب
،با شخص تحت نظر گرفته بشه

. تو 45 ثانيه کاري مي کنم که همش زير نظر باشه

...شخص تحت نظر نه
!اون مادرمه

.خيلي خوب، هنري

ما همچنين شماره موبايل مادرتو
...لازم داريم

.تا بتونيم موقعيتش رو بصورت سه زاويه اي داشته باشيم

.ببين، بهش مي گن سه زاويه سازي، هنري

.سه زاويه سازي، هنري

 

.خيلي خوب

 

.تلفن داره زنگ مي خوره

 

الو؟

.مارتي؟ منم تامي

.بينگو

 

قرامون براي امشب سر جاشه؟

.معلومه که هست
.من تا حدود يه ساعت ديگه اونجام

.اوه، خوبه

.مي بينمت

 

(318) 555-1000.

.اون توي ...هتل الدورادو ساکنه

.اوه، جاي خوبيه

کي تو رسيدي اونجا؟

.اوه، من خودم اونجا بودم

اونا اين شيريني هاي نعنايي کوچولو رو مي ذارن
...روي بالشت و

.اوه، فراموشش کن

.شماره سيمسون و سيسنيورز رو بگير

.بهشون بگو که اون توي هتل الدورادو ساکنه
.بگو برن توي اتاقش و ميکروفن مخفي کار بذارن

بگو تحقيق کنن که اگه ماشين داره
.توي اون هم ميکروفن بذارند

.پسر -
.مي دونم. مي دونم -

 

.خيلي خوب

 

کمربندوتو بسنتي؟

چرا؟

 

مي خواي يه کم خوش بگذروني؟

.آره

چي تو کله ت مي گذره؟

بذار بند اين رفيق مون رو باز کنيم
.و ببينيم چيکار مي تونه بکنه

 

.لعنتي. لو رفتيم

!باهاش درگير نشيد! باهاش درگير نشيد
.مادرم توي اون ماشينه

 

.زود باش، زود باش، زود باش

 

زيباست، اينطور نيست؟

 

.همه چيز در کنار تو بي فروغه

!اوه، خداي من

 

اشکال نداره ازت يه سوال بپرسم؟

.آره، حتما. بپرس

 

مي خواستي ازم يه چيزي بپرسي؟

...فقط مي خواستم بدونم

چطور يه نفر دلش مي ياد از تو دل بکنه؟

.اوه، بس کن. گول حرفاشو نخور
.اين فقط يه خطه

،شوهر سابقم خيلي مشکل داشت
،اما ما از هم جدا نشديم

.اگه بخاطر اون سوال مي پرسي بذار بهت بگم که اون مرده

.متاسفم

.خوب، نگرانش نباش

.ما در واقع زياد با هم صحبت نکرديم
.اون توي زندان بود

 

هميشه پسراي خلاف برات جذاب بوده؟

.فکر کنم

.اوه، عزيزم

.هي، خفه ش کن

خوب، وقتي منو ديدي چي فکر کردي؟

 

،خوب، وقتي تو رو ديدم

.غير از دردسر هيچي نديدم

.آره

 

.من خيلي آدم بدي هستم و بصورت غير قانوني اينجا هستم

 

.اوه بسه
!گول حرفاشو نخور

 

،بايد يه کاري براي اين يارو بکنيم
.خيلي آروم پيش مي ره

.آره. خيلي آروم

.بگو..برام درباره هنري بگو

 

.آره. هنري

...خوب، هنري

 

،خوب، اون فقط زيبا ترين

...حساس ترين، باهوش ترين، دوست داشتني ترين

...پسره -
.اوه، يا مسيح، هنري

 

،به همون اندازه که دوستش دارم، همچنين

.مي تونه بعضي وقت ها کارش رو خيلي خوب انجام بده

منظورت چيه؟

.خوب، اون مي تونه واقعا مثل يه سگ نگهبان باشه

 

!خفه شين

.من احتمالا براي اون مسئول هستم

.فکر مي کنم يه کم در حقش بدي کردم

.اون قبلنا از همه چيز مي ترسيد

،فکر کنم بعضي از اون رو من بهش منتقل کردم

...و اون خيلي خوب از من مراقبت کرد

.طوري که بخشي از دوران بچگي ش هدر شد

،من واقعا خودمو در اين مورد مسئول مي دونم
.و دوست دارم که يه جورايي جبرانش کنم

.مادرت يه زن واقعا خاصه هنري

.آره. خيلي خاص

 

.خوب، شغلش بايد سخت باشه

...منظورم اينه که، من تصور کردم که در اون خط کاري

تو باور کردي که همه چيز آماده براي
.يه چيزيه

،آه، آره، مثل تو
! دزد هنري کثيف

من...دوست دارم اون بدونه
، که من آدم خوبي هستم

،اينکه اصلاً لازم نيست که در مورد من نگران باشه

...و اينکه مقاصد من

.مي دوني، خيلي قابل احترامه

 

چشماي تو دروغ نمي گن، مي گن؟

 

.فکر کنم نمي تونن
.نمي دونم

 

خوب، نمي خواد درباره اينکه خيلي
،قابل احترام هستي، نگران باشي

،يادت باشه
.که من يه خورده خطر رو دوست دارم

 

.اوه عزيزم

 

!اوه، واو. اون خيلي با حاله

!فلدر! کافيه

.دفعه ديگه اينو بهت نمي گم

 

.خيلي خوبه

 

.من اينو دوست دارم

 

گشنه تم هست؟ -
.نه -

.پس بيا زودي از اينجا بريم

 

.مي دوني، خيلي وقت بود که اينقدر خوشحال نبودم

.دارن مي رن به سمت شرق به سمت رودخونه والک -
واقعا؟ -

 

.فکر مي کردم که زندگي ت خيلي مهيج باشه

.بين هيجان و خوشحالي تفاوت وجود داره

اوه، پس تو هيجان زده نيستي؟

 

.تو يه زن حقه بازي

 

...اوه، نه، نه، نه

 

...تامي

.تامي، فکر مي کنم که اينکارو نبايد اينجا بکنيم

.آره! خيلي هوشمندانه بود -
چرا؟ -

 

صبر کن بينم، مگه قرار نبود اينکارو نکنيد؟

 

.چون که من دارم اين کارو مي کنم

ولي تو مثل کسي که بخواد اين کارو تموم بکنه رفتار نمي کني

 

.فکر کنم که دارم عاشق مي شم

.اوه، خدايا

 

تو بايد بري خونه؟

!آره، بايد بره

 

.آره، بايد برم -
.نه، نبايد بري -

!چرا بايد بره

...ببين، من

 

.من يه اتاق زيبا توي هتل الدورادو دارم

 

.اونجا مي تونيم با هم تنها باشيم

!نه، اون گفت نه

.ده دلار شرط مي بندم که اون مي ره -
.شرط رو قبول نکن رندل -

 

.خيلي خوب

 

.پول آسون

 

.تو خيلي شهوت انگيز هستي

!مي دونم

.منظورم اينه که...نگاش کن

.به اون حرکات نگاه کن
کجا اونا رو ياد گرفتي؟

 

.باور نکردنيه. آره -
.مي دونم -

.مي دوني -
...و -

.به باسنم نگاه کن

.اوه، مثل يه حيوون وحشي

.المپيک. بيا اينجا

.مي خوام بهت يه مدال طلا بدم

.اوه، تامي

 

.اوه، تو جاشو ياد گرفتي

.اوه آره
.آره. من همه چيزا رو زود ياد مي گيرم

.کابل رو پيدا کردم

 

چي...جي؟
.صبر کن، صبر کن

 

اون چيه؟
اون صداي تيک تيک؟

.صداي استخون منه
.من تي ام جي دارم

اون ديگه چيه؟

.نگران نباش. تو نمي توني اونو پيداش کني

 

.چشماتو ببند -
.خيلي خوب

.و دهنتو باز کن

.خيلي خوب. اوه تامي

آماده اي

 

.اوه، تامي. خيلي بزرگه

 

.و خيلي هم آبدار

.آره، همين طوره

 

.بگو، بگو

عنکبوت مست و خراب

از لوله آب رفت بالا

آره، چرا که نه؟

بارون شروع به باريدن کرد

و اون عنکبوت رو محو کرد

.اوه، خيلي خوب. خيلي خوب

.رندل، اون لعنتي رو خاموش کن

.نه، نه، نه
.اين مربوط به کار مي شه

.به درک که به کار مربوط مي شه

.همه بارون بود...

.خدايا

 

و عنکبوت مست و خراب

دوباره از لوله آب رفت بالا

.ادامه...ادامه بده -
.آره -

.خوبه

.نکن، نکن

.بس کن، هنري -
چي؟ -

.نکن. نه، نه، نه -
چي؟ -

مي خواي آهنگ "عنکبوت مست و خراب" رو
تا آخرش گوش کني فلدر؟

!ببين، دستتو بکش

.اوه، يا مسيح

 

هنري؟ -
.بله -

مي توني بياي اينجا بهم کمک کني؟

 

.آره

 

.هنري، هيچکس خونه نيست

 

اوه، يا مسيح

 

.عزيزم، ببخشيد

من امشب نمي تونم اين کارو بکنم، باشه؟

...من...من مي دونم

 

.من يه روز خيلي طولاني و سخت داشتم

.زود باش هنري

.بيا ديوونگي کنيم

...خيلي خوب، نه، نه، نه

 

.لعنتي -
...اشکال نداره هنري. من -

 

اين چيه؟

 

...اون احتمالا

يه ميکروفن مخفيه؟

 

آره

 

!اوه، خداي من

هنري، اين مثل يه سطح جديد
.و کامل از ديوونگيه

.نه، نه، نه

 

.چي؟ نه

.هنري، تو مخفيانه داري به حرفاي مادرت گوش مي دي

 

.آره

 

...بعدش هم دو فرد تحت کنترل در هتل الدورادو استراحت کردند

.جايي که يه شب بسيار شهواني سپري شد

و بعدشم هيچي که مربوط به پرونده بشه
.اتفاق نيفتاد

 

...نمي تونم بهش فکر نکنم

 

اي کاش زنم هم يه بار اون عنکبوت
.مست و خراب رو مي خواست امتحان کنه

 

.اوه، آره

.اوه، آره

 

.بوقلمون
.يه انتخاب عالي

 

...خيلي خوب

 

.هنري

 

.فکر کنم که مي دونم که مشغول چه کاري هستي

 

و اون چيه؟

 

.تو داري از مادرت مراقبت مي کني

 

.من نمي دونم داري درباره چي حرف مي زني

.ببين، من تلاش نمي کنم که جاي پدرت رو بگيرم

خوبه، چون هر دوتامون مي دونم
.که اون تو کجا مرد

.و تلاش هم نمي کنم که مادرت رو بدزدم

.اين چيزي نيست که من مي خوام

 

پس تو چي مي خواي؟

.مي خوام که با هم دوست بشيم

 

.به زودي من وقت آزاد زيادي رو خواهم داشت

 

چطور؟ -
...مادرت -

 

.باعث شد که من چيزا رو متفاوت ببينم

 

.من ديگه نمي خوام مثل گذشته زندگي کنم

 

.مي خوام يه تغييراني رو تو زندگيم ايجاد کنم

مشاوره بين المللي برات خيلي خسته کننده شده؟

فکر کنم که من فقط از اين خسته ام
.که بايد مواظب شونه هام هم باشم

 

به نظر مي رسه که به آدمايي که باهاشون تجارت انجام مي دي
.اعتمادي نداري

.ندارم

 

.اونا دزدند

 

.آره

 

هنري، اشکال نداره اگه منم باهات نهار بخورم؟

 

.نه، اصلا

 

.يه ساندويچ بوقلمون لطفاً

 

.جواب نمي ده -
.مطمئني؟ -

.کاملاً

 

.اوه، سلام

 

چيه؟

ناهار چطور بود؟

ناهار؟

.آره. ناهار با تامي

...خوب بود. چطوري

.دهن فلدر خيلي بزرگه

عاليه. خوب، خوشحالم که اون
.توي تيم منه

 

...خيلي خوب. لطفا بهم بگو

.که اون اثراي انگشتي که روي اون ليوانه مال تامي نيست

 

هنري؟

 

.خيلي خوب. باهام بيا

 

.اينجا مردونه س -
.مي دونم -

 

خيلي خوب. گوش کن باشه؟

به من دستورات سفت و سختي داده شده که
.اين حرف ها رو به هيچکس نزنم

درباره چي؟

 

.بچه ها، بريد بيرون

 

چي؟

 

.اداره تامي رو تحت نظر گرفته

 

ما تامي رو تحت نظر گرفتيم؟ چرا؟

چون که مامان اين دفعه يه قهرمان
.واقعي رو انتخاب کرد، اميلي

.اين دفعه واقعا به خال زد

 

.تامي يه دزد هنري بين الملليه

 

.من واقعا بايد برم اونجا

.من واقعا هيچ اهميتي نمي دم

!برو بيرون -
!برو بيرون -

 

.بايد به مادرت بگي

.آره و بعدشم استعفا بدم

 

.اوه خدايا

 

.هنري، من واقعا متاسفم

 

.گندت بزنن هنري

 

سلام تامي
چيزي مي خواي برات بيارم؟

قهوه؟ -
.اگه قهوه باشه عاليه -

 

...خوب، گوش کن

 

،چهار تا بخاري ديواري توي ديوار اون اتاق اصلي هست

،هر کدوم 12 در 24 اينچ

...پس ما بايد ميزان نفس کشيدنمون رو برسونيم به

 

.حداقل

...خوب، تامي

 

.چرا درباره دوستاي جديدت هيچي به ما نگفتي

 

...اميدارم

...که بخواي از اون اسلحه استفاده کني نيکو

 

،چون اگه نکني

...من اونو ازت مي گيرم

.بعدش اونو دقيقا مي کنمش توي ...ت

.هي. هي تامي

 

بذار بي ادب نباشيم، ها؟

.ما مي خوايم مثل آدماي متشخص با هم حرف بزنيم

 

.خيلي خوب

.اون پسر اون زنيه که من باهاش دوست شدم

.ما گير افتاديم

.من نمي دونستم که پسرش يه ماموره

،اگه الان ولش کنم
.باعث مي شه که قضيه خيلي مشکوک تر بشه

 

.ببينيد، ما امشب کارمون رو تو اونجا تموم مي کنيم

چه اشکالي داره که من با يه مامور اف بي آي حرف مي زنم؟

 

...شايد به خاطر يه چيز ديگه دستگير شدي

.و تصميم بگيري که ياد دوستات بيفتي

من هميشه به تو شک داشتم تامي

 

تو هيچوقت به ما نگفتي که چطور از توي
.اون زندان توي پاريس فرار کردي

 

...خوب

 

،مي خوايم اين کارو با هم انجام بديم

يا خودم تنهايي بايد امشب اين کارو انجام بدم؟

 

...خوب تامي، من فکر مي کنم

.که تو دوست داري که رفاقتمون حفظ بشه

 

.نيمه شب مي بينمتون

.اينجا بوي بدي مي ده

 

.هي هنري، من دارم مي رم

 

داري چيکار مي کني؟

 

.مامان، ما بايد با هم حرف بزنيم

 

.خيلي خوب

 

.اون بيرون کنار استخر

 

.اون بيرون کنار استخر

 

تو چت شده هنري؟

چرا بايد بيرون حرف بزنيم؟

تو هميشه درباره چي اينقدر نگراني؟

تو فقط به صداي خش خشي که از بلندگو
...مي ياد گوش مي کني

.و صداي موسيقي رو نمي شنوي

مشکلت چيه؟

 

...مامان

 

چيزي که من مي خوام بهت بگم مي تونه به قيمت
، از دست دادن شغلم تموم بشه

...شغلم و تموم چيزايي که براش کار کردم

 

...اما مي خوام که بدوني
.که به هيچ کدوم از اين ها اهميت نمي دم

 

.فقط تو برام مهم هستي

،خوب اين خيلي، خيلي عاليه هنري

اما معلومه داري درباره چي حرف مي زني؟

.درباره تامي ه

 

چي؟ چيه؟

 

.اف بي آي اونو تحت نظر گرفته

 

چرا؟

 

.مهم نيست چرا

.چرا، مهمه چرا، هنري

.خيلي هم مهمه که چرا

 

.اون يه دزده

 

اون يه دزده؟ -
.يه دزد هنري -

 

...خوب

 

پسر، مي تونم اونو بردارم، ها؟

 

.ببخشيد

 

.توي کل خونه ميکروفن مخفي جا گذاشته شده

.تو تحت نظر بودي

.من نمي تونستم در اين مورد حرفي بزنم

 

.صبر کن ببينم. صبر کن يه دقيقه
تو داري درباره چي حرف مي زني؟

،تو داري مي گي که هر اتفاقي که اينجا افتاده

،تموم صحبت هايي که من اينجا داشتم
...رو يه نفر داشته گوش مي کرده

تو گوش مي کردي؟

.آره

 

.من فکر کردم که تو بايد بدوني

 

...اين خيلي مهمه

.که تو به تامي در مورد اين موضوع هيچي نگي

 

خوب، دقيقاً قراره که چيکار بکنم؟

.اون تا دقيقه ديگه مي ياد اينجا

،عادي رفتار کن

،و بدون که اگه اتفاقي بيفته
.تو تنها نيستي

 

تو حالت خوبه؟

 

چشمام چطورن؟

.چشمات زيبا هستند

 

.زيبا

 

.هي، مارتي

مي تونيم به سلامتي کسي مشروب بخوريم؟

 

.حتماً

 

.ليوانتو بيار بالا

 

.به سلامتي خودمون

 

.دوستت دارم مارتي

 

...مي دوني
.من زياد تو رو نمي شناسم

 

چه چيز ديگه اي هست که بخواي بدوني؟

.منظورم اينه که من ديوونه وار دوستت دارم

خوب، بيا يه خورده درباره اينکه
.کارت چيه حرف بزنيم

.نه -
.چرا. چرا -

.نه، اون خسته کننده س -
.آره، نه، براي من خسته کننده نيست -

من خيلي خيلي علاقه مندم که بدونم
.اون کاري که تو مي کني چيه

 

.باشه، مارتي. باشه

 

.يه پروژه اي هست که يه چند ساليه دارم روش کار مي کنم

 

...يه جورايي برام مهمه

.يا اينطوري فکر مي کردم، تا تو رو ديدم

 

.الان نمي تونم دقيقاً بهش فکر کنم

 

چيزايي که فکر مي کردم مهم هستند
.الان برام بي ارزش به نظر مي يان

صبر کن، منظورت چيه؟
دقيقاً اين حرفت چه معنايي مي ده؟

يعني تو مي خواي هر کاري رو که داشتي
مي کردي رو ول کني؟

 

.نه، نمي تونم

 

،اما بعد از فردا

،من معامله رو تموم مي کنم
.و از همه اين مسائل آزاد مي شم

.مارتي، خواهش مي کنم بهم 48 ساعت وقت بده

 

.خيلي خوب.فهميديم چي شد

.به سربازا خبر بدين

.فردا شب کارشونو انجام مي دن

 

.باشه

 

...خوب

 

دوباره تو رو مي بينم؟

 

.همش به تو وابستگي داره

اوه، مارتي، چه خبره؟

.هيچي
.بايد برم خونه

!اوه، بس کن، بس کن

 

مارتي، تو چت شده؟
!بس کن

،نمي دونم تو فکر کردي که کي هستي

اينکه بياي تو زندگي مردم و
...اونا رو عاشق خودت کني

.اين يه جور بازي بزرگ و کثيفه

داري درباره چي حرف مي زني؟

.اوه، تو دقيقاً مي دوني که دارم درباره چي حرف مي زنم

.قسم مي خورم که نمي دونم داري چي مي گي

!تو با من روراست نبودي

 

.خواهم بود

 

!خدايا...گندش بزنن

...من فقط

 

!خدايا

 

.گندش بزنن

 

تو حالت خوبه؟

 

.اميدوارم خوشحال باشي هنري

 

.يا مسيح

 

.لعنت

 

.بله

.سيمسون هستم

،براي امشب اسمشو نوشت

،که يه تابلوي "مزاحم نشويد" بذارند روي درش

.و خواست که ساعت 6 صبح بهش تلفن بزنند و بيدارش کنند

.باشه. خوب، همونجا باش

.اوه، هنري. يارو رفت بگيره بخوابه

.گفتم همون جا بمون

 

مامان؟

 

.هنري

 

.من خيلي احساس پوچي و احمقي مي کنم

 

.برگردم سر کارم -
.باشه -

 

!اوه، نه، ولش کن
!هي، ولش کن

!ولش کن
!رو به سمت ماشين بايستيد

!رو به سمت ماشين بايستيد

 

تو خوبي رفيق؟

 

.حالا خوبم

 

.بله

.دورند، واگنر هستم

.صداي زنگ خطر همين الان توي موزه بلند شد

،پليس هاي شهر توي راه هستند

.اما بهتره خودتم بري يه سري بزني

.خيلي خوب. باشه. الان مي رم

چي شده؟ -
.واگنر بود -

.صداي زنگ خطر توي موزه بلند شده

 

.خوب، من باهات مي يام

.نه، تو به لحاظ فني تو اين پرونده نيستي

.آره، خوب گور پدر روند کار
.مسئله خونوادگيه

 

.باهش، خوبه

 

!خسته شديم

 

مسئول اينجا کيه؟

 

.من هستم قربان، کانالس
.جيم کانالس

خوب، مشکل چيه؟

.خوب، صداي زنگ خطر بلند شد قربان -
.خوب، خودم هم مي شنوم -

.آره، ما نمي دونيم چي باعثش شده

وقتي صداش بلند شد کسي هم پشت مانيتور بود؟

.بله قربان

!اين لعنتي رو خاموش کنيد -
.بله قربان -

!قطعش کنيد

قطعش کنم؟ -
.غير فعالش کنيد -

!غير فعالش کنيد

 

.سرکار دورند

.به نظر مي رسه که صداي زنگ خطر اشتباهي بلند شده بود
تو کجايي؟

.خوب، من تقريبا اونجا هستم
ازم مي خواي که چيکار کنم؟

.بهتره برگردي و يه کم بخوابي

به نظر مي رسه که فردا روز خيلي
.سختي رو پيش رو داشته باشيم

.آره. فکر خوبيه

 

.آزير اشتباهي بود

 

دوباره؟

 

.سرکار دورند

.صداي آژير دوباره بلند شد
.بيا اونجا

.تو راه هستم

.باورت نمي شه که چي شده

ديگه چي شده؟ -
.صداي آژير دوباره بلند شده -

 

.سرکار هنري دورند -
.اميلي لوت از اف بي آي -

.گروهبان مولان هستم

مشکل چيه؟

خوب، به نظر مي ياد که يه اشکالي توي
.سيستم امنيتي اينجا بوجود اومده

يعني خودش خود به خود روشن مي شه؟

خوب يا همينه يا اينکه يکي
.از اين مجسمه ها زنده شده

آژير رو دوباره روشن کرديد؟

 

مي خواي روشنش کنم؟ -
.قطعاً -

 

.فعالش کنيد -
!فعال کنيد -

 

.خوب، بايد يه متخصص کامپيوتر بياريم اينجا

.آره، همون چيزي که من گفتم

.اون تو راهه

 

.خيلي خوب

 

!خفه ش کنيد

 

!غير فعالش کنيد

!اوه، اين که نمي شه تا صبح همينطور ادامه پيدا کنه

 

.خوب، حق با توئه

 

خوب، ازت مي خوام که پنج تا
.نگهبان توي اتاق بذاري

.آژير رو خاموش کنيد تا موقعي که يه متخصص برسه اينجا

مفهوم شد؟ -
.حتما انجام مي شه، قربان -

داري به چي فکر مي کني؟

 

.بريم ببينيم تامي کجاست

 

يه جاي نزديک بذارش
.جايي که آماده حرکت باشه

.بله قربان

 

.شب بخير قربان
چطور مي تونم کمکتون کنم؟

مي خواستم يه خدمتکار بفرستيد
.به اتاق 927

اتاق 927؟

 

.حق با شما بود
.اون اتاق خاليه

.اون توي موزه س
.اون قصدش همين بود که آژير رو خاموش کنيم

درباره چي داري حرف مي زني؟ -
!همون جا بمون -

 

.بخش نگهباني. کانالس هستم

.من هنري دورند هستم از اف بي آي

...ازتون مي خوام که کل درهاي موزه رو ببندين

.و فورا دوباره به پليس زنگ بزنيد

.چرا؟ من به روشني روز مي تونم ببينمش
.مجسمه سر جاشه

،آره خوب
افرادت چطور؟

 

.اونجا نيستند

،اونجا اونجا هستند
.و به احتمال زياد بي هوش اند

ببين اونا سيستم امنيتي رو هک کردند، مي دوني؟

اون تصويرهايي که روي صفحه مانيتور مي بيني
.اون چيزايي نيست که توي اتاق داره اتفاق مي افته

.دوباره به پليس لعنتي زنگ بزن

 

.گندش بزنن

 

.تامي، گوش کن، لطفاً

...درباره همکاري مون

.فکر کنم تموم شده

 

.خدانگهدار

 

.بجنب نيکو

 

.همينه

 

اينجا چه خبره؟

 

...اون يه اشتباه بزرگ

 

.خوب، بهتره جدا بشيم
.مواظب باش

 

.نگهباني موزه

.هي، يکي اينجا افتاده
.همين حالا يه آمبولانس خبر کن

 

.دووم بيار -
.باشه -

.دووم بيار

 

!بي حرکت، تامي
!فوراً دستاتو ببر بالا

 

.خوش بحالت هنري

 

.کار پليسي فوق العاده اي بود

.مطمئنم که هيجان زده اي
.دستاتو بذار روي سرت

.من اسلحه ندارم -
.دستاتو بذار روي سرت -

.هنري، مادرت در خطره

.نه اينطور نيست. ديگه در خطر نيست

.سلام اميلي

 

.ساکت باش تامي

.هنري، گوش کن لطفاً

من مي دونستم که تو داري منو تعقيب مي کني
.تقريباً از همون اولش

.به خاطر همين بود که درباره امشب تو رو گمراه کردم

،من مي دونستم که تو داري به حرفام گوش مي دي

اما بايد مطمئن مي شدم
.که اين دزدي طبق برنامه پيش بره

.بله، بله، بله تامي

،هر چيزي که مي گي
.حتي اگه اسمت باشه

...آره، من

.خوب، نه، نه، لوسرو فاميلي من نيست

.اسم واقعي من توماس مارتينزه

مي خواي حقوقتو بدوني تام مارتينز؟

.نه، من تقريبا تمام حقوقم رو بلدم

...پس مي تونيم از بخش خسته کننده ش رد بشيم -
!هنري، هنري -

 

جين هيوز و نيکو عضو يه
.سنديکاي اروپايي هستند

.قضيه دزديدن چندتا مجسمه نيست

.بله

اونا کالاهاي گران قيمت رو مي فروشند
.که فعاليت هاي تروريستي رو حمايت مالي کنند

و تو اينو چطوري مي دوني؟

 

...هنري...اميلي

 

.من براي سي آي اي (سازمان اطلاعات و جاسوسي آمريکا) کار مي کنم

 

.خيلي خوب، همه چيزو شنيدم

.من توي اروپا به اونا معرفي شدم

.داشتم رو يه پرونده ديگه کار مي کردم

،وقتي اونا بهم نزديک شدند
.من نمي تونستم بگم نه

.من بايد وارد اين کار مي شدم

.بله -
...نه، من -

!بشين رو زمين

...اگه قبول نمي کردم -
.بشين رو زمين -

نه، نه، نه. هنري، دارم بهت مي گم
.مادرت در خطره

.اين دوتا يارو مي دونن من و مادرت با هم رابطه عشقي داشتيم

!همين حالا بشين رو زمين

!گوش کن بهم! گوش کن
.اينو نگاه کن

.اونا بهم شليک کردند
!معلومه که به يه چيزي شک کردند

من تنها کسي هستم که مي دونم اونا
.چطور از کشور خارج مي شن

...اگه اونا مشکوک بشن که من چيزي به مادرت گفتم

.داستان خيلي قشنگيه تامي

!همين حالا بشين رو زمين -
اگه راست بگه چي؟ -

.خوبه. من يه گروه مي فرستم به خونه

.نه،نه،نه. اونا حتما اونو مي کشند. نه

ما بايد اونا رو غافلگير کنيم
.و خودمون هم اين کارو انجام بديم

!يالا، بچه ها

 

مي خواي بهت يه اسلحه بدم؟

.خوب، آره، من براي سي آي اي کار مي کنم

 

،خيلي خوب، اگه اون يه مامور باشه
.پس يه شماره فدرالي هم بايد داشته باشه

.ما اثر انگشتش رو قبلاً روي يه فايل داشتيم

.پيگيري با اثر انگشت. فکر خيلي خوبيه

.اما صبر کن، صبر کن، صبر کن

شما اثر انگشت منو از کجا گير آوردين؟

 

.اونو از توي کافه کش رفتم

 

.کار قشنگي کردي هنري، کار قشنگي کردي

.خوبه، خوبه

،خوب، اگه اون راست بگه

.پس ما يه مسابقه پيش رو داريم

.عاليه
مي تونيم اين کارو سر راه انجام بديم؟

هي، هنري؟ مادرت؟

 

.خيلي خوب، آره، آره، آره

 

.ممنون. بابتش ممنونيم

 

.به نظر مي دسه که مادرت يه قهرمان رو انتخاب کرده
.اثر انگشت يکي بوده

.تامي همون کسيه که مي گه

 

.خيلي خوب، يه اسلحه توي داش بورد هست

.بده بهش -
.آره، خواهش مي کنم -

.ممنون

 

!نيکو

 

الو؟

 

الو؟ -
.فلدر، منم هنري -

توي خونه همه چي رو به راهه؟ -
.آره فکر کنم -

.فکر کنم مادرت داره فيلم تماشا مي کنه

فيلم؟

.اوه، من صداي يه مشت صحبت و شکستن اشيا رو شنيدم

.اوه، لعنت

.اوه، لعنت

.رندل، پاشو

.تو مراقب اوضاع باش
.من دارم مي رم

چه اتفاقي افتاده؟ چي؟

 

.فکر کنم دو نفر اون داخل هستند

مي تونم...مي تونم صداي مادرتو
.بشنوم که داره باهاشون حرف مي زنه

،اون مادر من نيست
.اما خدا رو شکر که هنوز حالش خوبه

اون با يه اسلحه چه غلطي داره مي کنه؟

اون براي سي آي اي کار مي کنه

.تقريباً مطمئنم که اسمشو شنيده باشي

 

.سي آي اي

 

اون يارو جلوي در خونه کيه؟

 

!کمک، کمک

 

مي شنوي؟

 

.اون بد نيست

.اون انريکو اه

.اون هنوز عاشق منه
من بايد چيکار کنم؟

 

.انريکو، خفه شو. خفه شو

.بايد از اينجا بري

چي، مي خواي بهم شليک کني؟

!بهم شليک کني چون عاشقم؟ -
.خفه شو. خفه شو -

!عشق که جرم نيست
!جرم نيست

گوش کن، خانم، شما بايد خيلي سريع
.و از سر جات پاشي

، يه صداي کوچيک ازت در بياد
.مخت رو مي ترکونم

 

،من مي رم اون تو

!و همين حالا مي رم با مادرت عشق بازي مي کنم

...و بهش مي گم

.لعنت

 

!ممنون

اين يارو ديگه کيه؟

.قصه ش درازه. زود باش

 

نمي شه فقط بکشيمش و بريم؟

 

اگه تامي لوسرو اون کسي که مي گه نباشه

.ما کساني هستيم که مرده از اين خونه مي ريم بيرون

!مرده

!بزنش

.صبر کن، صبر کن، صبر کن، صبر کن

 

.جني، فقط ببرش توي ماشين

.پسرش توي اف بي آي کار مي کنه
مي خواي ما رو رسوا کنه؟

تو فکر مي کني که تو خونه ميکروفن مخفي کار گذاشته شده؟

 

.اوه، درسته

 

!به نظر نمي رسه که کسي...بيرون باشه

!ما از در جلويي خونه ده فوت فاصله داريم -
برگرد. آماده اي؟ -

.برو بريم

،ما جلوي کاناپه وايساديم

.و شما دوتا آدم بي شرف داريد منو تهديد مي کنيد

 

!سي آي اي، اسلحه هاتونو بندازين! هر دوتاتون

!همين حالا! شما بازداشتين

.تو نمردي

،من نمردم
.و شوخي هم ندارم

!همين حالا اسلحه هاتونو بندازين

 

اسلحه هاتونو بندازين و
!از مادرم دور بشيد

 

.اسلحه تو به طرف نامزدم نشونه نگير

 

.اوه، پسر

 

و تو کدوم بخش خانواده هستي؟

.من با کسي وابسته نيستم

.فقط عقيده دارم که اون خيلي باحاله

 

.مارتي

 

اوه، سلام، وقت خوبي نيست؟

 

...خوب -
.ممنون بابت همکاري تون -

.خوشحالم که کمک کردم
.قطعاً

.تو کارتو خوب انجام دادي
.مي دونم آسون نبوده

.ممنون، قربان

 

.مامان

 

مطمئني حالت خوبه؟

 

.اوه، هنري واو

 

.خيلي، خيلي منو تحت تاثير قرار دادي

.خيلي پر تکاپو

 

.خوب، من يه کمک هايي هم داشتم

 

.هنري-
.تامي -

.ممنون

 

.ممنون

 

...خوب

.خوب، پس تو براي سي آي اي کار مي کني

.آره، همين طوره

.خوب، کار مي کردم. همين حالا تموم شد

 

.خيلي شبيه داستانهاي جيمز باند بود

.آره فکر کنم

 

.ببين، يه چيزايي هست که بايد برات توضيح بدم

 

.آره

.فقط حقيقتو بهم بگو

.عاشقتم

.خيلي خوب

.آره -
.خيلي خوب -

.خيلي خوب، بيا اينجا. لطفا -
.خيلي خوب، خيلي خوب -

 

قشنگه، اينطور نيست؟

 

.بذار به حال خودشون باشند

 

!مارتي

 

!دوستت دارم

 

!و مي دونم که تو هم دوستم داري

!مي دونم! مي دونم

.مي دونم، مي تونم توي تنم حسش کنم

 

...مي خوام باهات عشق بازي کنم

!و مي خوام اين کارو بکنم...همين حالا

 

ترجمه و زيرنويس: مهرداد آريان مهر
mehrdad2200.tk